ورود به سایت
رتبه کلی: 433


درباره من
شاید روزی ،
دوباره برگردی .
اما "من"
... مریم ...
دیگر تکرار نمیشوم ....!
دوستت دارم
هربار که می گویی: "دوستت دارم" بهار جان ِمن شکوفه می زند. از نگاه پرمهر تو در قلب ِ من، هزار عید تحویل می گردد. مدام تکرار کن این حس آرامش را تا دلم برای تو سبز شود تا ابد ... نوشته: مریم.یعقوبی...
تاریخ درج: ۲/۰۵/۲۱ - ۲۲:۴۶ 24 نظر , 381 بازدید
زندگی در هوای تو
باور می کنم عشق تو را که بوی یاس رازقی می دهد همانقدر واقعی همانطور زیبا... دست هایت، بوی سخاوت می دهد چشم هایت، رنگ مهربانی، می پاشد ترانه قلبت، صدای دلنواز باران می دهد. دل من، تا ابد زندگی در هوایت را می خواهد ... نوشته: مریم.یعقوبی ۱۴۰۱/۱۰/۲۲...
تاریخ درج: ۱/۱۱/۲۳ - ۲۱:۵۴ 10 نظر , 812 بازدید
برف پاییزی
امروز برف بارید! پاییز غافلگیر شد آسمان، زمین را در آغوش کشید زمین، دلگرم شد. هیچ چیز دیگر زیبا نیست نه عطر و بوی باران، نه سفیدی برف، این روزها فقط سرد است، سردِ سرد ..! نوشته:مریم.یعقوبی 1401/9/14 ...
تاریخ درج: ۱/۰۹/۱۶ - ۲۲:۰۴ 7 نظر , 171 بازدید
بهار
بهار است و عطر گلهای رازقی از پس هر دیوار، روان است عشق، در رگ سبز درختان هر کوی، نهان است. این بهار چیزی کم دارد، قدم های من در کنار قدم هایت دستهای گرمت در دست من این روزها، دلدادگی با تو، عجیب می چسبد و چقدر جای تو خالیست.! نوشته:مریم.یعقوبی 1401/1/25...
تاریخ درج: ۱/۰۱/۲۸ - ۲۳:۱۶ 12 نظر , 1176 بازدید
عشق ...
گاهی عشق، فقط یک لبخند است، از پشت صفحه تماس تصویری، یا همین لرزش صدای توست، وقتی زیرلب میگویی: دلم تنگ توست. یا حس دلچسب دلواپسی، آن گاه که میگویی: مراقب خودت باش ! عشق همین حس ساده، بودن هاست! نوشته: مریم_یعقوبی_کسلانی (1400/4/1)...
تاریخ درج: ۰/۰۷/۱۶ - ۱۳:۲۰ 12 نظر , 889 بازدید
تو ...
تو خوب ترین دلبستگی زندگی منی وقتی هر صبح دچارت می شوم نوشته: مریم.یعقوبی (۱۴۰۰/۵/۱۷) ...
تاریخ درج: ۰/۰۶/۰۵ - ۱۰:۲۳ 2 نظر , 199 بازدید
ذهن بغض آلود
پنج شنبه ها، تکرار می شوند، که ذهنم، بغض کند، برای کسی که روزی در زندگیم، انقدر پررنگ بود خنده اش واقعی بود، دستش گرم‌ گرم بود، و آنقدر بود، که حتی لحظه ای فکرش را نمی کردم یک روز نباشد و هر روز ذهنم، آلوده آن بغض شود. نوشته: مریم.یعقوبی &nbs...
تاریخ درج: ۰/۰۱/۰۶ - ۱۶:۲۲ 3 نظر , 822 بازدید
روز پدر!
امروز روز توست روز پدر ! من سالهاست که دیگر‌ ندارمت خاطرات، روح خسته مرا چنگ می زند و دلتنگی، مهمان ناخوانده خانه ماست از آن لحظه که رفتی، معنی واژه ها هم پرکشید! انتظار برگشتت، لمس آغوشت، شنیدن صدایت، رویایی بیش نیست! آنقدر بی خبر بود سفرت، فرصت نشد، که بپرسم روزها...
تاریخ درج: ۹۹/۱۲/۱۱ - ۲۳:۳۷ 6 نظر , 692 بازدید
طعم مرگ
هفت روز گذشت! با طعم گس ِمرگ ، با مزه ی تلخ ناباوری ! با گم شدن در جاده ی سیاهی. پنجشنبه ها، بوی تنهایی می دهد حسِ دردناک رفتن های ابدی شکستن قلب ها و چکیدن اشک ها روزها می گذرند و می تازند ماه ها هم می گذرند و به سال ها می رسند من می مانم و پنجشنبه های پر درد ظرفی آب، سنگی در دس...
تاریخ درج: ۹۹/۱۱/۱۱ - ۲۳:۲۵ 2 نظر , 600 بازدید
دی ماه تو
دوباره دی ماه شد. زمین، سفید پوش شد، در رویای آمدن تو برای جشن تولد تو. تو، خود آفتابی در عصری سرد و‌ حس دلپذیر طعم قهوه ی گرم در دل طبیعت سپید رنگ. همیشه بخند جانم، همیشه بمان برایم، پای بودن تو در میان باشد، زمستان، خواستنی ترین فصل سال، خواهد شد برایم ... نوشته: مریم.ی...
تاریخ درج: ۹۹/۱۰/۲۷ - ۱۶:۲۳ 0 نظر , 527 بازدید
باران
باران را دوست دارم مثل تو ، اما باران می آید تو نمی آیی ..! مریم.یعقوبی ...
تاریخ درج: ۹۹/۰۹/۱۲ - ۲۱:۰۱ 6 نظر , 244 بازدید
جشن تولد تو
امروز حال دل شعرم خوب است و دلم نوشتن از تو را تمنا می کند امروز زاد روز میلاد توست فلک را به یمن آمدنت به سطر می کشم خورشید، نور می آویزد، بر آبی ترین آبی آسمان احساس. گلهای مریم، رنگ می پاشند بر سپیدترین فصل تابستان. آفتاب می چرخد و می رقصد مهتاب می گردد و پای می کوبد سکوت زمین م...
تاریخ درج: ۹۹/۰۵/۰۳ - ۲۱:۴۴ 8 نظر , 677 بازدید
فراموش کن
امروز پر از بی حسی ام چون دوره گردی خسته که خاطره می فروشد من تمام دوم اردیبهشت های عمرم را می فروشم، مفتِ مفت ! و برای دردهای جا مانده در روزهای رفته، فراموشی می خرم.! نوشته: مریم.یعقوبی...
تاریخ درج: ۹۹/۰۲/۰۲ - ۱۶:۳۴ 7 نظر , 477 بازدید
خانه ما دیگر بابا ندارد
دوباره بهار آمد و چشمهایم هر غروب، در انتظار است، درب خانه را بگشایی خسته از کار و تلاش، پا به خانه بگذاری بگویم: آقا جون خسته نباشی لیخندت خانه را نورانی کند بودنت دل مارا قرص کند منتظرم بیایی و دست و زبان، آشنایان غریبه، را کوتاه کنی اما رفتی و فصل بهار من، گل لبخندی ندارد شاخه خکش...
تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۱۸ - ۱۹:۱۷ 18 نظر , 586 بازدید
دلم تنگ توست..!
دل بیقرارم امشب، تا بی نهایت گرفته است تمام دلتنگی ام را گریستم تصویر نگاهت، جان شد، احساس شد و بارید. شراره ی یادت، شعله شد، شمع سرد امیدم، گرم شد، اشک ریخت، سوخت و تابید. درونم پر از هیاهوست آرامشی میطلبم ازجنس سکوت! کجای این جهان ملتهب، قلب ناآرام مرا در بر میگیری؟ در کدامین...
تاریخ درج: ۹۸/۰۳/۱۷ - ۱۴:۵۶ 5 نظر , 557 بازدید
مادر زیبای من
دفترم بوی مهربانی گرفت هرگاه که از تو .. نه ببخشید از شما... واژه ها هم هول شدند قلم هم شوق لرزیدن گرفت آنگاه که نام مادر آمد در میان مادرم از تو نوشتن هرچقدر آسان، همانقدر سخت، سخت می باشد. تو معنی تمام الفبای منی مظهر هرچه احساس زیبا درعالمی بودنت، امنیت و آرامش را معنا می کند خ...
تاریخ درج: ۹۷/۱۲/۰۹ - ۱۳:۵۷ 14 نظر , 479 بازدید
علیسان من
دوست داشتنت، بوی باران می دهد بوی ناب گل یخ. مست می شوم. چشمهایت، زندگی می بخشد دل می برد،جان می دهد. زنده می شوم. لبخندت، آب می کند قند در دلم میخندی، شیرین می شوی. شیرین، می شوم. دستهایت، معجزه می کند رج به رج عشق می بافد. عاشق می شوم. بوسه ات،...
تاریخ درج: ۹۷/۰۹/۰۱ - ۱۴:۰۴ 12 نظر , 452 بازدید
علیسانم
لحظه ها را شمردیم و عاقبت اتفاق افتاد و طلوع آفتاب زندگیمان تابید، انتظار، معنا شد، چه طعم شیرینی داشت! معجزه آفرید، دست های کوچکش، آنگاه که لبخند و اشک، همزمان بر دلهای خسته مان بارید. خدا لبخند زد و هدیه داد، و بردل خانواده مان نور پاشید. در اوج گرمای تیرماه تابستان غنچه ی گل شکفت و ...
تاریخ درج: ۹۷/۰۹/۰۱ - ۱۳:۵۶ 5 نظر , 427 بازدید
روز آغاز من
یکسال دیگر هم ورق خورد،تقویم خسته سالهای عمر من!امروز، بیش تر از هرروز، منتظرم.ساعت روی دیوار، بیشتر ازروزهای قبل و بعد از امروز،نگاه بیقرار مرا،قاب ثانیه ها می کند!دلم، بهانه می کندلبم، سکوت می خواندبغضم، جوانه می زندشعرم، زبانه می کشد!به تلالو شمع های رنگی کیک، چشم می بندمآرزویم، یخ می بنددفوت می ...
تاریخ درج: ۹۷/۰۶/۱۹ - ۱۷:۲۹ 29 نظر , 397 بازدید
بیا.!
تمام من بیابیا که نذر کرده امکه هر چه دارم از غزلبریزمش به پای توبه انتظار تونشسته این دلم،سبز می شود.بیا ببین که منشاعرمولی فقط برای تو .. . نوشته: مریم.یعقوبی ...
تاریخ درج: ۹۷/۰۳/۰۶ - ۰۹:۱۴ 30 نظر , 384 بازدید
دوم اردیبهشت
درد دارد،تاریخی که ، در عمق خاطراتت حک می شود!و تا ابد، تاریخ انقضا ندارد،فراموش نمی شود!در تقویم جدید، چون ستاره ای پرنور،چشمک می زند،خودنمائی می کند،زیر و رو می شود،قلبت را زیر و رو می کند! دل من، قصد که نه،آرزو می کند،پاک شود، امروز ازتمام برگ های روزهای سال..! نوشته مریم یعقوبی  ...
تاریخ درج: ۹۷/۰۲/۰۲ - ۱۳:۴۶ 11 نظر , 364 بازدید
دوستت دارم!
هوا سرد شد و من، هوس کردم امروز بیشتردوستت داشته باشمبگذار باد سرخوشانه، بتازد جانمبگذار برف بی تابانه، ببارد جانمبگذار آسمان، دم به دم بنوازد وهمراهی کنددلم رادرسمفونی عشقبی بهانه "دوستت دارم"آرامش جانمبه قدر تمام دانه های سفیدی کهشهر را آذین کردند برای منی کهدرآغوشت عاشق ترشدم...
تاریخ درج: ۹۶/۱۱/۲۶ - ۱۳:۴۱ 17 نظر , 384 بازدید
یک نفرهمین حوالی پرکشید!
مرگ، خود خودِ زندگی ست، با طعم تلخ قهوه ی صبحانه. نزدیک تر از رگ گردن، جاری در جریان حیات. رفتن، پرکشیدن، کوچ کردن، استعاره ای از آرامش ابدی، آرامشی که سالها میجویی، شاید امروز، فردا، هرلحظه. یک نفرهست امروز، اینجا که بقدر چشم برهم زدنی دیگر نیست و باور این نبودن، جراتی میخواهد، ...
تاریخ درج: ۹۶/۰۹/۱۱ - ۱۸:۵۴ 28 نظر , 324 بازدید
روز تولد من!
پانزدهمین روز شهریور، روز من است عطر دلنشین سیب، خوشه زرین گندم، بوی ناب گردوی روی درخت، چشم به راه آمدن من است! شمع تولدم را بارها روشن می کنم آروزها و رویاهایم را به صف می کشم! خواستن تو، بودنت، عشق تو سبقت می گیرد. می دانم که خدا، امروز از آن من است و زیر تمام ن...
تاریخ درج: ۹۶/۰۶/۱۵ - ۲۰:۵۵ 14 نظر , 367 بازدید
سوغات خورشید
هر روز، درب خانه ی من سخت، کوبیده می شود! خورشید است، عشق، سوغات می آورد! نور امید، می پاشد. هر شب، ستاره ی آسمان، سقف خانه ام را آذین می بندد، ریسه ی مهربانی، می کشد. در میان تمام این خوشبختی، دلم عاشقی می خواهد دل می بندم، دوست می دارم، و هوای تو را در خانه ی من، دم به دم نف...
تاریخ درج: ۹۶/۰۲/۲۵ - ۲۲:۱۰ 15 نظر , 349 بازدید
دلتنگی
چقدر دلم برای آن روزها تنگ شده، روزهای بدون دلواپسی! روزهایی که ترس، معنی نداشت. هر چیزی می شد بهانه. زندگی جمع می شد در یک کوله پشتی! یک دفتر، یک قلم، یک دنیا شادی ولبخند. بهانه ای برای سفر، برای رفتن و دور از آدمها بودن ! برای روزی با هم بودن! کاش ..! و ای کاش ..!...
تاریخ درج: ۹۶/۰۱/۲۱ - ۲۲:۱۲ 14 نظر , 403 بازدید
دلتنگم..!
یک پاییز گذشت!یک فصل نیامدنت رالابلای برگهای زرد ورق زدم.کجای این جاده ی دلفریب، منتظر آمدنت بمانم؟روبروی کدام کوه، " دوست داشتنم "را بلند بخوانم؟تو بدهکاری به دلم،به قدر خاطرات خوشمان!من به اندازه بغض یک ابر،دلتنگم ..! نوشته: مریم.یعقوبی ...
تاریخ درج: ۹۵/۰۹/۲۵ - ۲۳:۵۰ 20 نظر , 399 بازدید
شب من !
دست بر پوست شب می کشم به تو می ماند،تاریک، سرد و خاموشوهمانقدر آرامش بخش.همچون مهتابم.مرا در بر بگیر،تا بر قلب سردت بتابم.شب، را دوست دارمتوجه کن، "دوست دارم"کاش خورشید دیرتر طلوع کند،مهتاب دیرتر در دل شب غروب کند! نوشته : مریم یعقوبی ...
تاریخ درج: ۹۵/۰۸/۲۲ - ۲۳:۰۳ 16 نظر , 341 بازدید
پنجشنبه های پردرد
دو سالی استپنجشنبه های تقویممبی طعم اندگاه تلخگاه گسگاه...اما هیچ وقت شیرین نشدند!اصلاً بعد از رفتنت، آقاجونمدیگر هیچ روزیشبیه روزهایبا تو بودننیست...پنجشنبه هایم پر شده از بوی دلتنگی،مزه ی خرما،رنگ سیاهی ...و تکه ای سنگ،که تو را میخواند.وای، پنجشنبه هایمبا نبودنت،پر از ویرانی استس...
تاریخ درج: ۹۵/۰۷/۲۳ - ۱۸:۰۲ 32 نظر , 382 بازدید
پاییز اینجاست!
بدرقه می کنم شهریور را سفرت به سلامت ماه من. پاییز اینجاست! در ابتدای کوچه به انتظار نشسته با چمدانی پر از مهر، با یک بغل عاشقی. دستهایم هنوز هُـرم گرمای شهریور را دارد! دست پاییز، بوی باران می دهد! بوی خاک نم خورده، آهای، فصل عاشقان؛ وقتِ برگ ریزان، به زندگی خوش آمدی! ...
تاریخ درج: ۹۵/۰۷/۰۱ - ۱۵:۱۷ 14 نظر , 363 بازدید
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)