تنهایی ...

بسم الله الرحمن الرحیم

تنهایی ...

 

وقتی تمام زندگی می شود یک نفر، سخت و محال است زندگی بودن او

وقتی یک نفر چراغ زندگی یک نفر می شود، وقتی او رفت به هر دلیل ( مرگ ، پسند نکردن عشق!)زندگی شخص تنها دچار تباهی و افسردگی می شود

حال آنکه در یک شهر ، شهری که پر از افردا و افکار و غرایض هستیم

هر کسی به فکر خودش هست

به فکر جاه و جلالش، به فکر پولو ملالش

در این وسط یک حق یک حقی که از طرف خدا تعیین شده شده ملعبه ی بازی یک دستان و بعضیان

اما وقتی تکلیفش می شود سکوت سکوت سکوت برای خفقان ، خفقانی که جامعه را گرفته جامعه ای که حق و باطل رو فرا گرفته

خفقان؟ حق؟

مگر روز ۱۸ ذی حجه سال ۱۰ هجری در غدیر خم چه حادثه ای اتفاق افتاد؟

مگر پیامبر ص در این روز نفرمودند حاضران خبر مهم را به غایبان برسانند و آنهایی که در جلو بودند برگردند و آنهایی که در عقب بودند سریع تر بیایند که به ما برسند
خوب

این خبر مهم چه چیزی بود که ملت چند هزار نفری را در میان این آفتاب و گرمای سوزان منتظر نگه داشت؟

بله ؛ درست است این خبر مهم علی و ولایت اوست ولایتی که داشتن آن موجب قبولی صوم و صلاة است

حال برویم سراغ تنهایی ؛ یک نفر که تنها حامی زندگی اش بعد خداوند همسرش ؛ زهرایش ؛ عشقش ؛ وجودش ؛ تمام دارایی قلبش بود برای دفاع از حق زیر لگد های چند صد نفر می رود

 

 

حالا این علی چطور شب هایش را سر کند؟

چطور در دل تاریک شب با فراق یارش کنار بیاید؟

چطور می شود غرور یک نفر جلوی چشمش خورد شود؟

فقط یک حرف ؛ یک حرف بود که دست کراری اش را بسته بود ؛ مگر می شود حیدری که درب خیبر را با قوتش بکند از پس چند نفر برنیاید؟

این وسط چه عاملی مانع شد؟

حیف در آخرین لحظات وداع و شهادت حضرت رسول به گوش علی گفته بودند علی برای حفظ دین سکوت کن ؛ سکوتی کن که به قیمت گرفتن عزیز جانت می شود

علی جان با کدام کلمات تنهایی ات را توصیف کنم؟

علی جان با کدام اشک روان که در مقابل اشک های همچو دریای تو درد هایت را بشویم؟

علی جان قسم به زهرایت وقتی فکر تنهایی ات را میکنم هم اکنون اشک من جاریست...

علی جان به تو چه گذشت وقتی زهرایت گفت اتاق را خلوت کن ؛ گفت برایش قرآن بخوان اذان بگو علی جان آن موقع که عشقت تمام زندگیت داشت در مقابل دیده های تو جان می داد چه حالی داشتی؟

علی جان جگرم می سوزد ای خدا ُ دعا های زهرایت گرفت نوبت مرگش شد

علی جان چطور توانستی عشقت را غسل بدهی؟ وقتی صورت نیلی همسر را که از تو پنهان می کرد را دیدی چه حالی داشتی؟

علی جان وقتی سینه ای که مخزن اسرار الهی بود را دیدی که میخ در زخمی اش کرده و پهلویش را عدو بشکسته چه حالی داشتی؟

علی جان چه حالی داشتی وقتی تابوت عشق و پاره ی تنت را با دست خودت می ساختی؟

وای

علی جان چه حالی داشتی وقتی آن را شبانه بردی به قبرستان؛ چطور آن را به خاک سپردی؟
علی جان می دانم

می دانم تو همان موقع در آنجا دفن شدی تو را ضربه ی ابن ملجم ملعون نکشت تو را گرفتن زهرا کشت

زهرا برخیز این علیست

علی تو؛ زهرای من صدایم را می شنوی ؛ جان علی تو در حال بالا آمد است

زهرای من تو قول داده بودی که هیچ وقت تنهایم نگذاری زهرای من زهرای من تنهایم تنها

کودکانمان را بدون تو چگونه بزرگ کنم زینبم هنوز کودک است نمیشود جای تو خانوم خانه باشد ؛ حسنت که بغض کرده در گوشه ایی ؛ حسینت...

زهرای من کار من شده مانند کودکان گریه گریه...

 

کاش تمام این ها یک خواب بود ؛ زهرا بلند شود زهرا...

زهرا نمیخواهم بدون تو این زندگی را زهرا بلند شو

زهرا قاتلت با غرور در مقابلم راه میرود با تمسخر به من نگاه می کند زهرا...

 

**************************************************

حدیث که با عنوان حدیث قدسی در کتاب جنة العاصمة نیز نقل شده این است:

یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما (ترجمه: ای احمد اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم)

در منابع شیعه دو حدیث دیگر با مضمون حدیث لولاک وجود دارد:
یَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَولَاکَ لَمَا خَلَقتُ آدَمَ وَ لَو لَا عَلِیٌّ مَا خَلَقتُ الجَنَّة (ترجمه: ای محمد ! به عزت و جلالم سوگند اگر تو نبودی آدم را نمی‌آفریدم و اگر علی –ع- نبود بهشت را خلق نمی‌کردم.)

لَولَاکَ لَمَا خَلَقتُ الأَفلَاک‏ (ترجمه: اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم.)

*********************************************************

فاطمه ای که علت خلقت همه ی هستی و عالم است

زیر دست و پاست پهلویش شکسته صورتش سیلی خورده...
خدایا محسنش افتاده...

خدایا گل یاس مگر جایش زیر پای عدوست ؛ یا حضرت عباس کجا بودی آن موقع....

مادر یا زهرا ؛ فاطمه ی صغرا رقیه دختر شیرین زبان حسینت همه چیز را از تو به ارث برد...

خدایا به حق علی به حق تنهایی علی ؛ به حق پهلوی بشکسته ی زهرای علی  ؛

 

آخرین تیر ترکشت که نورش تمام عالم را خواهد گرفت

 

آخرین منجی ات حضرت بقیة الله اعظم  مهدی فاطمه ظهورش را نزدیک بگردان

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج