#درس_اخلاق
#جلسه_سوم
#اقسام_توبه_کنندگان
اقسام توبه کنندگان
بدان که : توبه کنندگان از جهت وفای به توبه و عدم آن بر چند قسم اند :
اول آنکه : از همه معاصی توبه کند و به توبه خود تا آخر عمر ثابت بماند ، و دیگر ازاو گناهی سر نزند مگر خطاهای بسیار جزئیه که غیر معصوم خالی از آنها نیست . و چنین توبه ، توبه نصوح است و صاحب نفس مطمئنه است .
دوم آنکه : از گناهان کبیره توبه کند و اصول طاعات و عبادات را به جا آورد اماخالی از همه گناهان نباشد . و گاهی «هفوه» (از روی لغزش) یا از روی سهو و غفلت ، نه به محض عمد وقصد تمام ، گناهانی چند از او صادر گردد . و چون به گناهی چند اقدام نماید ملامت نفس خود کند ، و تاسف و ندامت بسیار خورد . و ثانیا عزم کند که دیگر پیرامون مثل آن نگردد و قرار دهد که از آنچه باعث گناه میشود اجتناب لازم داند . و صاحب آن ، صاحب نفس لوامه است . و خیر او بر شرش غالب است .
و حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - به آن اشاره فرموده است . مجمل آنچه راکه گفته است این است که : «خوبان شما کسانی هستند که بسیار به فتنه می افتند و بسیار توبه میکنند و چنین شخصی از درجه اعتبار توبه ساقط نیست» . (1)
سوم آنکه : توبه کند و مدتی بر توبه خود ثابت و مستقیم باشد و پس از مدتی دربعضی از گناهان شیطان و نفس اماره بر او غالب شوند و از دفع آنها از خود عاجز شود ، و از روی عمد و قصد مرتکب آن گردد . و اما با وجود این ، مواظبت بر طاعات نماید . واگر گناهانی را که قدرت بر آن نداشته باشد تارک باشد . و همچنین در بعضی گناهان ، عنان نفس خود را بگیرد و بعد از ارتکاب آن گناه هم قصد توبه از آن را بکند و بگوید :
امروز و فردا توبه از آن خواهم کرد و لیکن نفس ، هر روز او را فریب دهد و گوید : فرداتوبه کن . و به این سبب ، توبه او تاخیر افتد . و صاحب این درجه را صاحب نفس مسؤوله خوانند و امید نجات به چنین شخصی نیز هست .
چهارم آنکه : توبه کند و مدتی بر آن ثابت باشد بعد از آن توبه خود را بشکند و به لجه گناهان فرو رود و از یاد توبه در رود و مطلقا ندامت و پشیمانی از گناهانی را که میکند نداشته باشد . و صاحب این ، صاحب نفس اماره است . و شر او بر خیرش غالباست و از درجه توبه کنندگان ساقط است .
عدم اعتماد به نفس نباید مایه پشیمانی از توبه شود
و مخفی نماند که : هرگاه کسی از گناهی که کرده پشیمان شود و توبه کند و لیکن به نفس ، اعتماد نداشته باشد که دیگر امر به گناه نکند و عود به آن ننماید ، و خاطر جمع ازخود نباشد ، نباید به این سبب از توبه باز ایستد و چنان گمان کند که توبه او فایده نمیبخشد ، زیرا این فریب شیطان است و از کجا میداند که دیگر متمکن از آن معصیت خواهد شد . شاید پیش از آن با توبه از دنیا برود . و باید قصد او این باشد که : دیگر عودنکند . و از خدا استعانت جوید . اگر به این قصد وفا کرد به مطلب خود رسیده . و اگرنفس بر او غالب شد گناهان سابق او آمرزیده شده و از آنها خلاصی یافته . و به غیر ازاین ، گناهی که بعد از این توبه مرتکب شده بر او چیزی نیست ، و این از مطالب عظیمه وفواید جلیله است . پس نباید خوف از شکستن توبه ، کسی را از توبه باز دارد ، بلکه بایدمبادرت به توبه نماید . و اگر بعد به گناه عود کند باز دفعة توبه کند و از عقب آن حسنه به جا آورد که محو آثار آن گناه را بکند .
و در بعضی از اخبار وارد شده که :
«اگر کسی در عقب گناه ، هشت امر به جا آوردامیدوار به عفو آن گناه باشد : عزم بر توبه آن داشته باشد . و شایق باشد که دیگر مرتکب آن نگردد . و از عقاب بر آن خایف باشد . و به آمرزش آن امیدوار باشد . و بعد از آن گناه ، دو رکعت نماز کند . و بعد از آن ، هفتاد مرتبه استغفار کند . و صد مرتبه بگوید :
«سبحان الله العظیم و بحمده» .
و چیزی تصدق کند . و یک روز ، روزه بگیرد» . (2)
و در بعضی از اخبار وارد شده که :
«بعد از گناه ، وضوی کامل بگیرد و داخل مسجدشود و دو رکعت نماز کند . و در بعضی روایات چهار رکعت رسیده» . (3)
برگرفته از کتاب معراج السعادت
منابع:
1. کافی ، ج 2 ، ص 432 ، ح 4
2 . جامع السعادات ، ج 3 ، ص 85 .
3 . جامع السعادات ، ج 3 ، ص 85 .
کانال بحارالـانوار
https://t.me/beharlanvar