ورود به سایت
اعضای انجمن(101) ارتباط با مدیر انجمن
جستجوی انجمن
آنتی تزویر (mohammad-g )    

پاسخ به ادعاهای مطرح شده توسط دکتر سروش در مناظره شبکه بی بی سی فارسی

منبع : http://www.velayat.tv/fa/page.php?bank=archive&id
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۳/۲۱ ساعت 01:14 بازدید کل: 298 بازدید امروز: 295
 
 
پاسخ به ادعاهای مطرح شده توسط دکتر سروش
در برنامه پرگار شبکه بی بی سی فارسی
با موضوع آیا قرآن حاصل رویاهای پیامبر اسلام است؟
 
 
همراه با لینک دانلود صوتی و تصویری:
جلسه اول:
http://www.velayat.tv/fa/page.php?bank=archive&id=4247
جلسه دوم:
http://www.velayat.tv/fa/page.php?bank=archive&id=4248
 
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
مجری: ابتدای برنامه قول دادیم و گفتیم به شما که امشب برنامه یک مقدار خاص هست. از استاد ابوالقاسمی میخواهیم که توضیح بدهند درباره برنامه امشب .
مقدمه : چرا در این ایام خاص (یعنی ایام مبعث) باید این مناظره صورت گیرد؟
 
استاد : بسم الله الرحمن الرحیم . مطلبی که امشب میخواستیم مطرح بکنیم بحث ، مصاحبه و شبهه مناظره ایست که هفته گذشته شبکه بی بی سی در آستانه ی مبعث رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم برگزار کرد و آمده به اصطلاح خودش یک مناظره ای بین آقای سروش و آقای بازرگان در مورد آیا اینکه قران رویا هست یا نیست ؟ و آیا وحی که به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نازل میشده ، رویا هست یا خیر ؟ خوب این مطلبی که ایشان ادعا و مطرح کرده است ، ما کلیپ هایی از ایشون آماده کردیم از همان برنامه ، اما عجیب اینجاست که چرا در این ایام یاد این مسایل می افتند ، یعنی آقای سروش این حرف ها را چند وقت قبل مطرح کرده بودند ، جوابش را هم علما دادند و این شبهات ، شبهه مرده شد ، یعنی اینکه بی بی سی بخواهد در آستانه مبعث یک شبهه مرده را دوباره احیاء بکند ، ایشون این شبهات را چند وقت قبل گفته بود، علما و اندیشمندان و فرهیختگان جوابش را دادند ، و آقای سروش هیچ جوابی هم نتوانست بدهد ، و هرچه او را به مناظره دعوت کردند قبول نکرد ، ولی آقای سروش حالا رفته در شبکه بی بی سی با کسی که یک مقدار از لحاظ عقیدتی با او مشابهت هایی دارد یک مناظره ترتیب دادند . ما چند تا کلیپ از این مناظره از قسمت های حساس گزینش کردیم برای مطرح کردن و پاسخ گویی .
 
مجری: متشکرم از شما ، کلیپ اول را با هم ببینیم ، بخشی از به اصطلاح مناظره ای که در شبکه بی بی سی فارسی گذاشته شد در آستانه عید مبعث حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم ، شبهات و ادعا هایی که ایشون یک جانبه مطرح و پیش قاضی رفته اند را با هم می شنویم و پاسخش را از استاد ابوالقاسمی دریافت میکنیم ، همچنین هرکس در خلال برنامه از طرفداران فکری آقای سروش احساس کرد پاسخی دارد نسبت به مطالب استاد ابوالقاسمی می تواند با برنامه تماس بگیرد ، اورا روی خط می آوریم به شرط دفاع از تفکرات ایشون . کلیپ اول را می بینیم و برمیگیردیم پاسخ استاد ابوالقاسمی نسبت به شبهه آقای سروش را میشنویم.
کلیپ اول سروش : من وحی را نوعی رویا می دانم ، چون علامات رویا را دارد
 
سروش : نکته ی عمده ای که من در این نظریه آورده ام که به تعبیر شما دوستان و حتی نزدیکان من را آشفته کرد همین است که بر وحی نبوی نام رویا نهاده ام ، انگیزه اصلی من یعنی علت و دلیل اینکه من قصه رویا را آورده ام ، خود حادثه دریافت وحی بود ، نه مضمون و درونمایه او ، بلکه چگونگی دریافت وحی توسط پیامبر . چنانکه همه مورخان نوشته اند ، پیامبر در حینی که گفته می شد وحی را دریافت میکند ، دچار یک احوال نا متعارفی میشد ، چیزی شبیه خواب و بلکه سنگین تر از خواب ، نوشته اند که وقتی که ایشان دچار حادثه وحی میشد ، چنان احوال سنگینی بر او عارض میشد که از اطراف خود کاملا بی خبر میشد و وقتی هم که برمیخواست ، عرق کرده بود و مدتی باید میگذشت تا اینکه به حال عادی بیاید، این نقطه آغازین کار من است ، یعنی حرف من این است که سخنان پیامبر متعلق به یک عالم دیگر است غیر از این عالم بیداری و متعارفی که ما میشناسیم ، منظورم از متعلق ، غرضم تعلق متافیزیکی نیست ، یعنی یک احوال ویژه ای در ضمیر او روییده است و آن را با ما در میان نهاده است که من آن را رویا خوانده ام . کافی است که ما بپنداریم که زبان قران زبان رویا و زبان خواب است و لذا نیاز به خواب گذاری دارد ، این نیاز به خواب گزاری داشتن در واقع به معنای همان تاویل مجاز است که پیشینیان می گفتند و برای او ، یعنی برای حل معضلات قرانی ، مفری و برون شویی می جستند.
 
 
 
مجری : خوب این بخشی از مطالب و ادعا هایی بود که آقای سروش مطرح کردند ، استاد ابوالقاسمی لطفا درباره همین شبهه توضیح بفرمایید ، بحث ارتباط رویا و وحی ،
 
ابوالقاسمی : البته بنده پاسخ مفصل بعدا بعد از تمام کلیپ ها خواهم داد ، الان میخواستم یک مقدار به صورت کلی با صحبت ها و فضای فکری ایشون آشنا بشویم.
اشکال اول : هدف از نامگذاری عالم وحی ، با اینکه در بیداری بوده به رویا چیست ؟
 
اولین مطلب ، ایشون میگوید: "دریافت وحی برای حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم ، چیزی شبیه خواب و بلکه سنگین تر از خواب بود و حضرت از اطراف خودش بی خبر می شد. "
 
خوب ، "از اطراف  بی خبر میشد"  یک بحث است  و " متعلق یک عالم دیگر ، ارتباط با یک عالم دیگر حضرت پیدا میکرد من به این میگویم رویا " بحث دیگری است که ارتباط با یک عالم دیگر را اسم رویا گذاشته است .
 
در همین صحبت هایش  میکوید : "غیر از عالم بیداری " چرا میگوید غیر عالم بیداری ؟ حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در حالت بیداری این حال به او عارض می شد . برای اینکه بیاید به اصطلاح مصادره به مطلوب بکند ، اول می گوید "غیر از عالم بیداری"  اینکه یک حالت سنگینی است و انقطاع از این عالم دارد ، چرا غیر عالم بیداری میگویید شما ؟ و این اولین اشکال شماست .
اشکال دوم : حتی اگر وحی رویا باشد ، چه ارتباطی با الهی نبودن متن قرآن دارد ؟ ممکن است در رویا متن قرآن را از خدا گرفته باشد!
 
ثانیا ، در ادامه میگوید : " من این را رویا خواندم ، کافی است بگوییم زبان قران زبان رویا است و نیاز به خواب گزار دارد " سوال خیلی ساده می پرسیم ، آیا شما قران را عین وحی و آن خواب میدانید یا اینکه قران مطلبی است که در آن وحی به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم داده شده است ؟ یعنی وحی ابزار رساندن قران بود یا خود قران آن وحی است ؟ کدام یک از این دو است ؟ این ها را خلط کرده اید آقای سروش ، و این مطلب خیلی ساده ای است که در خود قران ما در آیات متعددی داریم ، که من به تعدادی از آنها اشاره میکنم .
 
 اول : " وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا القُرآنُ (الانعام /19)  ترجمه مضمون: به من وحی شد این قران . یک چیزی به اسم قران داریم که این قران با ابزار وحی به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم منتقل شده ، نه اینکه قران کریم نتیجه آن خواب و رویا ای است که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم دیده است ، حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم میگوید این قران کریم به من وحی شد .
 
دوم: " نَحنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحسَنَ القَصَصِ بِمَا أَوحَینَا إِلَیکَ هَذَا القُرآنَ  ( سوره مبارکه یوسف، آیه 3 ) " ترجمه به مضمون : ما به تو این قران را وحی کردیم .
 
سوم : " وَاتلُ مَا أُوحِیَ إِلَیکَ مِن کِتَابِ رَبِّکَ ( سوره مبارکه کهف آیه 27 )  "
 
چهارم: " اتلُ مَا أُوحِیَ إِلَیکَ مِنَ الکِتَابِ ( سوره مبارکه عنکبوت، آیه 45 )   "
 
پنجم : " وَالَّذِی أَوحَینَا إِلَیکَ مِنَ الکِتَابِ ( سوره مبارکه فاطر، آیه 31 )   "
 
ششم: " وَکَذَلِکَ أَوحَینَا إِلَیکَ قُرآنًا عَرَبِیًّا  ( سوره مبارکه شوری ، آیه 7 )  "
 
تمام این آیات میگویند ، وحی ابزار بود برای رساندن قران به تو . آقای سروش می گوید آن چیزی که پیامبر می دید، می آمد می گفت و می شد قران ! درحالی که قران کریم میگوید ، این چیزی که در وحی است ، قران ضمن همان به تو داده شده است . خیلی فرق میکند  مثلا یک بار میگوییم. ما ذره ذره مطالب را به شما میدهیم و شما در آنجا مونتاژ بکنید ، اما یک بار میگوییم که من یک چیزی درست حسابی از این قالب به شما می رسانم . کدام یک از اینها درست است ؟ 
 
حتی اگر بر فرض شما ثابت کردین که وحی یعنی حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم به حالت خوابی می رفتند و یک چیزهایی می دیدند، آیا در حالت خواب می دیدند که به اول می گفتند این کلمات را دقیقا بگو ؟ یا اینکه حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم خوابش را برای ما تفصیل میکردند و آن تفصیل میشد قران ، کدام یک از این دو درست است ؟
 
شما حتی اگر بر فرض ثابت کنین که خود وحی آن خوابی بوده است که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم می دیدند ، این اصطلا ربطی به قران ندارد ، یک حلقه مفقوده ای اینجا دارید ، که چرا قران را با وحی یکی دانسته اید و این یکی از مغالطه های شماست .
 
پس مغالطه اول ، چرا آمدید و به آن حالتی که در بیدرای بود نام رویا و خواب گذاشتید ؟
 
مغالطه دوم ، بر فرض وحی خواب و رویا باشد ، آیا در خواب و رویا کتاب به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم دادند ؟ آیا نوشته دادند که عین همین نوشته را بگوید ؟ یا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم می آمد آنهایی که دیده بود به عنوان قران مطرح میکرد ؟ به چه دلیل شما  آن را به این ( وحی را به قران )  تفسیر میکنید ؟
 
این یک اشکال بسیار مهمی بود که مطرح کردم.
 
مجری : آقای سروش خلط موضوع زیادی کرده اند. چون ایشان بحث تاویلات را نسبت دادند و گفتند که کلیات در خواب است و تاویل با حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم است .
اشکال سوم : فرق بین حدیث قدسی و قرآن طبق نظر رویا بودن مطلق وحی چیست؟!
 
استاد ابوالقاسمی : نکته سوم ، شما چه فرقی می خواهید بین حدیث قدسی و قران بگذارید ؟ تا بحال این سوالی است که ایشون و طرفدارانش به صورت صریح به آن پاسخ نداده اند ، اگر شما میگویید وحی دیدن آن پشت پرده ها ای است که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در خواب می بیند ، خوب حدیث قدسی هم همین است ، همان ها را دیده و گفته است ! پس فرق حدیث قدسی با قران چه می شود ؟ همان روایت معروف سلسله الذهب : " کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی "  همه مسلمان ها هم حدیث قدسی را قبول دارد. اینگونه نیست که بگویید گروهی از مسلمین هستند که حدیث قدسی را قبول ندارند، فرق بین آن حدیث قدسی و قران چیست  ؟ شما میگویید در وحی دیده است ، خوب در حدیث قدسی هم دیده است و آن هم وحی بوده است ، هر جفت اینها را دیده است ، چه فرقی دارد حدیث قدسی با قران که این جواب ندادن شما به این سوال ناشی از آن حلقه مفقوده ای است که عرض کردم و آن مغالطه ای که کرده اید .
 
مجری : معلوم است که گیر میکند در پاسخ به این سوال .
 
استاد ابوالقاسمی : گیر می کند ، به جای اینکه بگوید وحی بوده است و آن وحی در ضمن آن چیزایی که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم حاله به فرض در حالت خواب ، دیده است یک متنی برای او خوانده شده است و حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم همان متن را آمده و برای ما تکرار کرده ، این می شود حدیث قدسی ، حالا شما میگویید حالت خواب ، ما میگوییم حالت بیدرای و کشف وجدانی قطعی . اما اینکه هرچیزی که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم دیده است و همان را بیایید بگوید ، حدیث قدسی هم همان است ، چه فرقی بین حدیث قدسی است که لفظش را می شود تغییر داد و مضمونش را میشود گفت اما قران که نمیشه تغییر داد .  این اشکال کلیپ اولی که ایشان مطرح کرد.
 
مجری : خوب بینندگان عزیز متوجه شدین که تا اینجا آقای سروش نظرشان چی بود و گفتند که وحی یک حالت خواب بود برای حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و خود ایشان تاویل کننده اینها بوده است که به صورت قران شده است ، و مطالب استاد ابوالقاسمی هم مشخص بود که از جمله آنها در این فرض چه فرقی میشود بین حدیث قدسی و قران گذاشت ؟ خب کلیپ بعدی رو با هم می بینیم.
کلیپ دوم سروش : به نظر من به اجماع مسلمانان پیامبر جز در گرفتن وحی معصوم نیست!
 
کلیپ دوم :
 
مجری بی بی سی : یکی از پیامد های نظریه شما این است که قران یک واقعه است و چون حادث است و واقعه است ، در ان می تواند خطا هم وارد بشود ، بخصوص که رویای یک بشر است
 
سروش : آن چیزی که مسلم است برای مسلمانان این است که در هنگام تلقی وحی ، پیامبر هیچ خطایی نداشته است و صد در صد آن چیزی که به او می رسیده است ، می گرفته است ، اما اینکه یک روزی پیامبر راه می رفت و کوچه را گم بکند و عوضی برود ، این طرف برود یا آن طرف برود ، من گمان نمیکنم هیچ کسی به این مطلب تردیدی داشته باشد که به این معنا پیامبر یک انسان و بشر بود . پیامبر یک بشر است ، یک انسان است خود قران هم حاکی از این است ، " أَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم ( سوره مبارکه کهف ، آیه 110 ) " من حیث جمیع الجهات پیامبر بشر است ، هیچ جای بحثی نیست ، یعنی عواطف ما آدمیان را دارد . در غیر وحی به اعتقاد مومنان ، من در این بحث فقط میگویم به اعتقاد مومنان برای اینکه من نمیخواهم در اینجا یک داوری ویژه ای کرده باشم .
 
مجری بی بی سی : این بحث هم در واقع یک بحث درون دینی است بین دو عالم دینی
 
سروش : به اعتقاد مومنان در غیر وحی پیامبر ممکن است خطا بکنند ، این هیچ اشکالی ندارد ، نادرشاه افشار به تاکتیک های جنگی پیامبر ایراد میگرفت ، و میگفت ایشان خیلی فرد جنگجو و جنگ شناسی نبود . یا مثلا فرض کنید که خود روایات اهل سنت زیاد است که پیامبر گاهی به خطای خودشان اعتراف میکردند ، یک بار اعتراض کرد ایشان که چرا گرده ی درختان خرمای نر را بر روی خرمای ماده می پاشید ، مردم گمان کردند که ایشان میگوید این کار را نکنید ، و این کار را نکردند و سال بعد خرما بار نداد و آمدند و گفتند ما به فرمان شما عمل کردیم و اینگونه شد ، ایشان گفتند نه و چنانچه مشهور است ، گفتند " أنتم أعلم بأمر دنیاکم منی ، وأنا أعلم بأمر أخراکم منکم " شما به امور دنیا از من واقف تر هستید ، پیامبر وقتی بیمار می شود ، همانطور که ابن خلدون نوشته است ، پیش طبیبان می رفت ، طبیبانی که در زمان ایشان پیر زن ها و پیر مرد هایی بودند که داروهای گیاهی به ایشان می دادند و نکات بسیار زیاد دیگر.
 
مجری : خوب این هم نکات دیگری که آقای سروش داشت ، و گفتند پیامبر در غیر تلقی وحی معصوم نبود .
پاسخ : بین مرحله تلقی وحی و مرحله ابلاغ وحی فرق است ! عصمت در تلقی وحی به تنهایی معنی ندارد !
 
استاد ابوالقاسمی : یعنی روش نشد به صراحت بگوید جواب را ، ما یک مرحله تلقی وحی داریم ، یک مرحله ابلاغ وحی داریم ، سوال مجری خیلی واضح بود ، مرحله تلقی وحی به قول ایشون حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در خواب یک چیزهایی را می بیند ، خوب در خواب دید . حالا میخواهد این خواب را بازگو بکند که دیگر مرحله تلقی وحی نیست و مرحله ابلاغ وحی است ، اگر من هم خواب ببینم در دیدن خواب که اشتباه نمیکند آدم.  اینکه شما بگویی در مرحله تلقی وحی معصوم است ، چون وحی را خواب گرفته اید ، همه ی مردم دنیا در مرحله خواب هایشان معصوم هستند و در نتیجه هیچ فرقی بین پیامبر و غیر پیامبر وجود ندارد . اما مرحله ابلاغ وحی چی ؟ در مرحله ابلاغ وحی جنبه انسان بودن را دخیل میکند ، که کلیپ بعدی را با هم ببینیم.
کلیپ سوم سروش : متن قرآن کلام خود پیامبر است ‍! نه خدا !
 
مجری بی بی سی : یکی از کارهایی که شما کرده اید این است که ، بسیاری از مفاهیم اسلامی را تاریخ مند کرده اید ، این نظریه شما هم عملا پیامبر را تاریخ مند میکند، یعنی دارید میگویید که مثل هر انسانی میتواند خواب ببیند ، رویا ببیند .
 
سروش : اینکه وحی را پیامبر صورت میداد خودش ، بله من به این قصه تصریح کردم درست شبیه فکری است که...
 
مجری بی بی سی : صورت وحی را تاریخ مند کرده اید.
 
سروش : صورت وحی تاریخ مند است بله ، یعنی اینکه پیامبر اگر عرب نبود ، صورت وحی اش عربی نمی شد ، و اگر عرب نبود مثال هایی که در قران آورده است مثال های دیگری میشد و هاکذه...
 
مجری : خوب این هم نکته دیگر ایشان که گفتند حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم صورت می داده به وحی 
پاسخ : لازمه این حرف به همراه عدم عصمت در غیر تلقی وحی آن است که پیامبر در مرحله ابلاغ وحی معصوم نیست !‌
 
استاد ابوالقاسمی : خود حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم صورت می داد به وحی ، آیا صورت دادن جزو تلقی وحی است یا جزو ابلاغ وحی است ؟ ایشون گفتند که فقط و فقط در کجا معصوم است ؟ در تلقی وحی ، پس در صورت دادن معصوم نبوده است ، و بعدا من عبارت های ایشان را می آورم که صریحا میگوید پیامبران و نه فقط حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در این قضیه معصوم نیستند
 
مجری : این پاسخ بیشتر به سوال قبلی مجری میخورد.
 
استاد ابوالقاسمی : بله ایشون میخواستن دوتا مطلب را جدا بکنند و من هم دقیقا کنار هم گذاشتم که ادعا نکنن که شما تقطیع کردید ، و آن پاسخی که به سوال مربوط نبود را آورده اید ، ما دقیقا جواب هایی که به سوال مجری داده بودند را  کنار هم آوردیم. خب اما نسبت به آن کلیپ قبلی ، استدلال کرد به چی ؟
استدلال های بدون مدرک آقای سروش
 
این جمله را گفتند که :" من گمان نمیکنم که کسی باشد پیامبر را در امور غیر تلقی وحی معصوم بداند ؟ " آقای سروش از شما بعید است ، این همه مدت در جامعه شیعه بوده اید را میگذارید کنار و میگویید که :" من گمان نمیکنم که کسی باشد پیامبر را در امور غیر تلقی وحی معصوم بداند ؟ " این چه حرفی است که شما میگویید ؟ دقیقا تمام استدلال های ایشان همین است که میگویند:" من احتمال میدهم اینطور باشد... "، " چون احتمال میدهم اینطور است... " و یا در پاسخ به این سوال که: چرا شما گفته اید وحی خواب است ؟ ایشان میگویند : " چون احتمال میدهم..." ، " چون که فکر میکنم... " درحالی که باید دلیل بیاورید و هیچ دلیلی ندارید و صرف احتمال این مطالب را بیان میکنید ، آن هم احتمالات اینچنینی که ملاحظه کردید ، گفتند:" من گمان نمیکنم که کسی باشد پیامبر را در امور غیر تلقی وحی معصوم بداند ؟ " یعنی کل شیعه ها و غالب سنی ها که میگویند حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در مرحله ابلاغ وحی هم معصوم است می روند کنار ، فقط آقای سروش و یک طیف محدودی باقی می مانند که آنها هم  گمان نمیکنن که کسی باشد پیامبر را در امور غیر تلقی وحی معصوم بداند!
مناظره شبکه بی بی سی بین دو نفر منکر عصمت بود ! تا القای قطعی بودن مساله عدم عصمت را کند !
 
نکته دیگر ، مجری شبکه بی بی سی گفت : "یک بحث درون دینی بین دو عالم دینی "  خوب دو عالمی که جفتشان تقریبا اعتقاد به عدم عصمت دارن ! این دو نفر هر جفتشان تقریبا اعتقاد به عدم عصمت دارند ، این که بحث درون دینی نمیشود! شما بیایید دو نفر را بگذارید مثل مناظره المستقله که آمده بودند یک طرف را وهابی هایی گذاشته بودند که مخالف شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند و در طرف شیعه کنار آیت الله دکتر حسینی قزوینی یک شبهه شیعه ای گذاشتند که آن هم پشت پرده اش معلوم شد سنی بوده ، که به عنوان شیعه بگوید من شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را قبول ندارم ! خوب شما دو طرفی که هر دو مخالف عصمت هستند را گذاشتید و میگویید مناظره درون دینی است ! این چه مناظره ای است ؟ کسی آنجا هست اشکال به شما بگیرد ؟ این کار را میکنند تا بیینده فکر بکند و به او القاء بشود که جفت علما اعتقاد دارند که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم معصوم نیست !
 
مجری : از زبان شیعه و سنی صحبت میکنند !
نقد مدارک نقل شده توسط دکتر سروش ، برای نفی عصمت پیامبر (از کتب اهل سنت)
 
استاد ابوالقاسمی : مدرک هایی هم که می آورد : " أنتم أعلم بأمر دنیاکم منی ، وأنا أعلم بأمر أخراکم منکم " آیا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم این همه مدت در طول عمرش در مکه یکدفعه بارور کردن درخت خرما را ندیده است ؟
 
مجری : لطفا درباره این روایت کمی توضیح بفرمایید
 
استاد ابوالقاسمی :  روایت خنده داری دارند اهل سنت که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در مدینه دیدند مردم مشغول گرده افشانی درخت خرما هستند، یعنی شاخه های درخت نر خرما را کنار شاخه های ماده درخت خرما تکان میدهند تا بارور بشوند ، و حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم هم فرمودند درخت خرما را به این روش باروری نکنید ( مثل درختان دیگر باروری بکنید، مثل پرتغال خودش میوه میدهد ! مثل سیب ! ) آیا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در آنجا درختانی که با روش دیگری بارور میشوند دیده بود ؟ آیا این گونه درختان در آن زمان در مدینه وجود داشتند ؟ سیب و پرتغال و هلو در آنجا بود که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم بفرمایند این روش باروری جدید ( بدون نیاز به گرده افشانی ) را انجام بدهند ! گویا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم تا آن زمان فقط درختانی دیده بودند که خودشان بدون گرده افشانی میوه میدهند ، از آن طرف هم حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم درباره تنها درختی که در مدینه وجود داشت یعنی درخت خرما  حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم بفرمایند این درخت گرده افشانی لازم ندارد ، صحابه هم گفتند که چون ایشان فرمودند پس گرده افشانی نکنیم ! و هیچ کس هم اعتراض نکرد که روش باروری درخت خرما گرده افشانی است و ما سالهاست انجام میدهیم ، آن سال میوه های خرما خیلی کم شد و صحابه آمدند به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم اعتراض کردند و ایشان هم فرمودند " أنتم أعلم بأمر دنیاکم منی ، وأنا أعلم بأمر أخراکم منکم " شما در امور دنیوی از من بهتر میفهمید و خودتان هرکاری میخواهید انجام بدهید ! 
 
آقای سروش از شما بعید است ! یک انسان عاقل همچین حرفی نمی زند و همچین روایتی را قبول نمی کند، که شما قبول کردید !
 
مجری : این روایت با آیه قران کریم هم در تضاد است که " وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ (سوره مبارکه اسراء ، آیه36 ) " اگر جایی علم نداشتید وارد نشوید و حداقل نظریه پردازی نکنید !
 
استاد ابوالقاسمی : " أَفَمَن یَهدِی إِلَی الحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ " حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم که می فرمایند هرکس وارد بشود در امری که علم ندارد گناه کرده است ، چرا خودش وارد شده است ؟ این روایت به شدت پایین آوردن جایگاه حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم است ، حتی از حد یک انسان عادی پایین تر آمده است.
 
مطلب بعدی که که آقای سروش مطرح کردند: " ابن خلدون گفته است که پیامبر پیش طبیبان می رفت " حال آنکه ما در روایات بسیاری داریم که بهترین طبیبان می آمدند نزد ائمه علیهم السلام درمان می گرفتند ، مثل این است که ما بگوییم یک مرتبه حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم بیکار نبودند که بروند تا فلان محل و فلان داروی گیاهی را جمع بکنند ، بلکه یک نفر طبیب وجود داشت که کارش همین بود و افرادی داشت که این دارو ها رو جمع میکردند و می آوردند. حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم هم می فرمودند به صحابه بروید پیش طبیب و داروی فلان بیماری را از او بگیرید ، یا خودشان می رفتند نزد طبیب و داروی فلان بیماری را از طبیب می گرفتند ، ائمه علیهم السلام محتاج به طبیبان نبودند  و این یک مسئله مسلم در روایات شیعه و سنی است ، بسیاری از روایات اهل بیت علیهم السلام این است که بیماران مراجعه میکردند و نسخه دارویی برای درمان خودشون می گرفتند ، مثال ساده آن اهل بیت علیهم السلام 1400 سال قبل فرمودند میوه به بخورید تا جوان بمانید و این درحالیست که به تازه گی دانشمندان کشف کردند که بیشترین میزان آنتی اکسیدان در میوه ها متعلق به میوه به است . آیا با این حال حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم واقعا محتاج به داروی آن طبیب بوده است ؟! آیا اینقدر مطالب ساده و مسلمی که شیعه و سنی قبول دارند را بخاطر حرف یک مورخ در یک گوشه رد میکنید ؟! پس دقت بکنید که اینها واقعا یک حرف هایی است که تمام آنها ناشی از جمع کردن روایت های ضعیف از گوشه و کنار است مثل کار وهابی ها که از این روایات ضعیف یک تصویر نادرست از حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم درست می کنند تا نتیجه غلط دلخواه را بگیرند.
 
خوب کلیپ بعدی را هم ببینیم تا معلوم بشود آقای سروش چرا این اشکالات را مطرح میکنند ؟
کلیپ چهارم سروش : چون در قرآن مسائلی از زبان غیر خدا مطرح شده پس متن آن از طرف پیامبر است !
 
کلیپ چهارم :
 
سروش: یکی از نکات خیلی مهم برای من این بود که در قران در خیلی از جاها شما می بینید که گویی پیامبر در میان نیست به منزله یک گیرنده ، یعنی خیلی اگر راحت و بدون تکلف و بدون پیشفرض نگاه بکنید ، میبینید که گویی خود ایشان هم شنونده و ناظر است ، بسیاری از مشاهد مربوط به قیامت چنان است که گویی ایشان ایستاده و اینها را نگاه میکند و گزارش می دهد ، در این روز می آورند نامه های اعمال را ، پیامبران را می آوردند و به صف کشیده می شوند ، مجرمین گریان و نالان از راه می رسند ، جهنم افروخته می شود ، همه ی اینها به صیغه سوم شخص و به صورتی که یک کسی خودش ناظر این حادثه است و به زبان خودش دارد آن را بیان می کند ، و آن هم به زبان رویایی ، به زبانی که کاملا معلوم است رمزی و کنایه ای است و باید از آن پرده برداشته بشود ، خوب ما مفسران بزرگی داشتیم و یا فیلسوفانی مانند ملاصدرا که تفسیر داشتند و گوشیده اند با همان شیوه های بلاغی و لفظی گره از کار قران بگشایند ولی بنده معتقدم که از طریق خواب گزاری شما بهتر می توانید عمل بکنید ، مواردی در قران داریم که پیامبر سخنگو است ، شما همین سوره حمد  که همه ما در روز آن را ده بار در نماز هایمان می خوانیم ببینید ، از بتدا تا انتهایش اصلا علامتی وجود ندارد که خدا گفته باشد !
 
مجری بی بی سی : ولی موارد زیادی هم هست که پیامبر مورد خطاب واقع می شود در قران
 
سروش : بله آن را هم عرض میکنم. ببینید ما بر سر یک دو راهی قرار داریم که کدام را بر کدام ترجیه بدهیم ، ما نمونه هایی در قران داریم که کاملا معلوم است که کلام پیامبر است ، یعنی یک کسی دعا میکند ، همه ی دعا هایی که در قران هست اینطوری است . خدا دعا نمیکند ، مثلا : " رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَن آمِنُوا بِرَبِّکُم فَآمَنَّا ( سوره مبارکه آل عمران ، آیه 193 ) " خدایا ما شنیدیم که کسی آمد و ندا داد که ایمان بیاورید ، ما هم ندای او را شنیدیم و ایمان می آوریم . یا در همین سوره ی حمد که در نماز خوانده می شود : " إِیَّاکَ نَعبُدُ وَإِیَّاکَ نَستَعِینُ  ( سوره مبارکه فاتحه ، آیه 5 ) " تورا می پرستیم و از تو یاری می جوییم ، ما را هدایت کن . اینها را یک کسی دارد به خدا میگوید ، این ها همش هست و تحت آن نظریه من به خوبی جا می گیرد . اما یک جاهایی همانطور که شما گفتید پیامبر صریحا مورد خطاب قرار می گیرد . اتفاقا مرحوم آیت الله منتظری که یک رساله ای در واقع در پاسخ به سخنان بنده نوشت به این نکته که شما گفتید ، اشاره واضحی کرد بود . حتی شماره کرده بود که نزدیک سیصد و چند بار در قران آمده : " قُل " یعنی بگو . و این پیداست که به پیامبر خطاب می شود. من البته مستقیما پاسخ ایشان را ننوشتم ، اما در پاسخ کسان دیگری که همین نکته را مطرح کرده بودند، آوردم که به هیچ وجه " قُل " معنای این را ندارد که کسی به کسی دارد خطاب میکند ، مگر اینکه شما پیشفرض گرفته باشید . من آنجا مثال زدم گفتم که شما به اشعار حافظ و سعدی مراجع کنید ، "سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز " ،  " حافظا گرچه سخندان و مصالح گویی " یک شخصی می تواند با خودش خطاب بکند . حتی یک جاهایی اینها اصلا از فنون سخن گفتن است . هیچ کسی به کسی خطاب نمی کند و " قُل " به معنای تاکید است این را بگو ، این سخن مهمی است باید گفته شود .
 
مجری : خب این هم یک بخش از ادعا های آقای سروش که گفتند اتفاقاتی که در قران گفته شده نشان دهنده یک تصویر سازی برای  حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم بوده است که به تعبیر ایشان در خواب و رویا بوده . و بعد از آن به ضمایر قران ایراد گرفته بود ، اگر ما بگویم وحی همان تفسیر عامیانه ای است که مسلمان ها اعتقاد دارد ما به مشکل بر میخوریم چون در برخی آیات خطابی از جانب خداوند به ما دیده نمی شود !
پاسخ : اگر علت رویا دانستن وحی فقط زیبایی آن در تصویر سازی است ، این کار از خدا نیز ساخته است !
 
استاد ابوالقاسمی : خب این مطلبی که ایشان مطرح کرد و گفت خوب چون تصویر سازی است پس کار حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم است ، سوال ما اینجاست که آیا خداوند نمی تواند تصویر سازی بکند ؟ یعنی واقعا اگر همان خدایی که این همه عوالم را آفریده است ، تصویر سازی بکند ، اشکالی دارد ؟ این چه دلیلی هست که شما میگویید ! چرا شما این تصویر سازی به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم نسبت می دهید ؟ چرا میگوید حتما این تصویر سازی باید در خواب باشد ؟
اینکه بعضی از آیات قرآن از زبان انسان‌ها است ، مانند اشعار حافظ و سعدی است که خطاب به خود شعر گفته‌اند !
 
که البته بنده بعدا خلاصه ادعاهای ایشان را مطرح میکنم و بخش به بخش پاسخ میدهم ولی اجملا در این قسمت ، نکته دومی که آقای سروش گفتند: "هیچ علامتی وجود ندارد که خدا اینها را گفته باشد " که بعد مجری بی بی سی گفت این همه " قُل " در قران وجود دارد ، آقای سروش گفت : " آدم می تواند خودش با خودش صحبت بکند " ! دقت بکنید  شما آنجایی که ایشان مثال زدند سوره حمد را " إِیَّاکَ نَعبُدُ وَإِیَّاکَ نَستَعِینُ  ( سوره مبارکه فاتحه ، آیه 5 ) " گفتند که از طرف حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم با خداست و مشخص است که ایشان گفته است و آدم می تواند خودش با خودش صحبت بکند " سوال ما اینجاست که چطور آنجا که می رسید نمی گویید می تواند از زبان دیگری خطاب به خودش صحبت بکند ؟! سوره حمد را میگویید چون از زبان بنده با خدا است اینجا حتما کلام حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم است و ممکن نیست کلام خدا باشد ، و آنجایی که گفته است  قُل " یعنی پیامبر بگو . میگویید نه آدم می تواند خطاب به خودش صحبت بکند! یعنی حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم به خودش بگوید مثلا " حافظا گرچه سخندان و مصالح گویی " حالا من مثل آقای سروش استدلال میکنم ، در آن بیتی که حافظ میگوید : " میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز " یکی بگوید قطعا صد در صد این شعر از حافظ نیست ! چه جوابی میخواهند بدهند ؟
 
خوب این استدلالی که شما کردید درباره سوره حمد شاید بیشتر از هزار سال قبل مطرح شده و علما پاسخ داده اند ، آیا واقعا شما اینها را ندیده اید؟ من این سوال را دارم و بیننده ها هم دقت کنند که آیا این شبهاتی که ایشون مطرح میکنند تا بحال ندیده اند ؟ شبهات خیلی ساده و ابتدایی و پیش پا افتاده را ندیده اند ؟
 
نکته بعدی ، گفت : " آیاتی که از زبان بنده با خداست قطعا از طرف خدا نیست " و آیه ای که خواند این بود " رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَن آمِنُوا بِرَبِّکُم فَآمَنَّا ( سوره مبارکه آل عمران ، آیه 193 ) " ترجمه به مضمون: پروردگارا ما شنیدیم یک نفری ندای به ایمان می داد که " أَن آمِنُوا بِرَبِّکُم " اگر بگوییم به قول شما این خطاب از طرف خدا به حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم نیست ، باید بگوییم که از طرف حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم به خداست ؟ یا مجبور میشویم بگوییم تصویر سازی بوده و یک نفر سومی قران را گفته ! دقیقا آیه ای خود آقای سروش استدلال کرد با برداشت ایشون باید بگوییم ، خدا بعضی از آیات را گفته است ، حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم هم برخی از آیات را گفته است ، این آیه را هم چون قطعا ضمیر از طرف حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم یک نفر دیگر گفته است ! چرا این بازی ها را بر سر قران کریم در می آورید
علت فرار دکتر سروش ا ز مناظره با علمای شیعه چیست؟
 
مجری : یعنی آقای سروش حتی صورت سازی از حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم را هم زیر سوال می برند با این برداشتی که از این آیه قران ارائه کردند.
 
استاد ابوالقاسمی : علتی که آقای سروش دنبال مناظره نیست و مناظره رسمی با علما را قبول نمی کند چیست ؟ همین است که همچین کلماتی میگوید و سریع مچش گرفته می شود ، علما مچش را می گیرند و دیگر نمی تواند حرفی بزند .
 
کلیپ بعدی را هم با هم ببینیم که از کلیپ های مهم است .
 
مجری : در این کلیپ استاد ابوالقاسمی مقاله آقای سروش را که شاید با تامل بشتری نوشته ، عبارات را نشان می دهیم بخش مهمش را و نقدش را هم تقدیم حضور بینندگان محترم می کنیم.
دکتر سروش : درست است که در قرآن اشاره به حالت رویا نشده ، ولی چون مسلمان هستیم باید این را بپذیریم !
 
کلیپ پنجم :
 
سروش :اشاره کردند که در قران هیچ جا نداریم که پیامبر گفته باشند که من می بینم ، بله البته نداریم ولی این دلیل نمی شود ، برای اینکه مومنان بیرون از قران و به منزله یک پیشفرض این را کتاب الهی میدانند ، حتی اگر پیامبر میآمد میگفت من میبینم ، به من میگویند ، ما اگر ایشان را راستگو ندانیم ، باید بگوییم که اینها هم سخنان نادرستی است که بر زبان ایشان جاری شده است ، اصلا اهمیت ندارد که او بگوید می بینم ، میگوییم ، به من وحی می شود ، می شنوم ، مطلقا این چیز ها به نظر من در ماهیت وحی ، مدخلیت ندارد ، شما از بیرون باید نسبت به اینها داوری کرده باشید ، به همین سبب هست که من در نوشته هام همیشه به این تاکید کرده ام که ، روش خطاب و سخن من با جامعه مومنان است ، یعنی کسانی که پیشاپیش ، سلفا به قول عرب ها اینها را قبول دارند
 
مجری بی بی سی : کسانی که رویای پیامبر را هم حجت می دانند
 
سروش : بله و لذا با خطاب به آنهاست این سخن.
پاسخ : اگر وحی به صورت رویا بود ، حتما باید حد اقل در یک جای قرآن بیان می‌شد ! ولی در قران دقیقا بر عکس آن آمده است !
 
استاد ابوالقاسمی : من مطلب ایشان را کمی توضیح بدهم. آقای بازرگان از ایشان می پرسد ، مضمون سوال ، شما میگویید وحی دیدن است ، چرا هیچ جا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم نگفته است "من می بینم" ، خوب به قول آقای سروش حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم تصویر سازی میکند ، اگر واقعا یک آدم حرفه ای در تصویر سازی است ، باید بگویید "می بینم چنین و چنان" ، چرا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم یک بار هم این مطلب را نگفته و بعد از 1400 سال ایشان پیدا شده و این فرضیه را مطرح میکند !
 
آقای سروش میگوید :" بله در قران هیچ جا نداریم ولی این دلیل نمی شود چون مومنان به صورت پیشفرض قران را کتاب الهی میدانند " چه ربطی داره ؟ حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم بارها گفته است "می شنوم آنکه به تو گفته می شود و آنکه میخوانی" که شبیه همین است آیا گیر شما فقط در آن کلمه "می بینم" است ؟
 
آقای سروش می گوید :" حتی اگر پیامبر میگفت من میبینم ،  من می گویم ، اگر راستگو نباشد حرف او را قبول نمی کنند! " سوال اول ما از آقای سروش این است ، مخاطب حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در اول نزول قران چه کسانی بودند ؟ مومنین بودند یا کفار ؟ پس اینکه حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم بگویند "می شنوم" را هم قبول نمی کردند ، پس چرا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است " می شنوم " ؟ چرا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند :"می خوانم آنچه را که بر تو گفته می شود ؟ " کفار که پیشفرض نداشتند ! پس این اولین مغالطه .
 
نکته دوم ، آقای سروش گفتند :" اصلا مهم نیست چه بگوید " اگر اینطور است پس چرا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم مطالب این چنینی را فرموده اند ؟
 
نکته سوم ، مضمون حرف آقای سروش این بود که اگر راستگو ندانیم حرفش قبول نمی شود ، خوب اگر حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم راستگو باشد چی ؟ حرفشان قبول می شود یا خیر ؟ آقای سروش شما حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم را راستگو می دانید یا خیر ؟ اگر راستگو می دانید این همه آیاتی که خواهم گفت در آن آمده است ، کتاب است ، تو میخوانی ، دیگران می خوانند ، بر تو خوانده می شود . چرا این ها را مطرح نمی کنید ؟
 
 بعد هم آقای سروش میگویید:" روی خطاب من به مومنان است" اگر خطاب شما به جامعه مومنان است ، مومنان حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم را راستگو می دانند و این آیات را قبول دارند. مگر اینکه ایشان یک حرفی بزنند که بگوید ، کل این مواردی که حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند بر تو خوانده می شود ، خوابی دیده است و بعدا آمده آنها را تفسیر میکند . که اشکال این جمله را هم در نقد متن ایشون بیان خواهم کرد.
 
اما برویم سراغ متن مقاله ایشون در بیان این فرضیه . در خیلی از سایت ها هست ، با عنوان محمد راوی رویا های رسولانه مقاله یک  و دو نوشته عبدالکریم سروش ، برای تاریخ 17 خرداد 1392 ، و الان سه سال از این فرضیه گذشته و بیشتر از صد ردیه برای آن نوشته شده است از طرف علما و دیگه اصلا این فرضیه یک فرضیه مرده به حساب می آید ، چرا بعد از سه سال بی بی سی می آید درباره این مطلب یک گفتگوی تلویزیونی می گذارد ؟ آن هم بین کسی که واقعا مخالف نظر آقای سروش باشد نیست. برای چی ؟
نقل مطالب سروش از مقاله ایشان و نقد آن :
 
من مطالبی را که آقای سروش مطرح کرده اند را خلاصه برداری و دسته بندی کرده ام که نقد آن را بیان می کنم.
 
مقدمه استدلال : آقای سروش نوشته است" قران یا خواب است یا بیداری ، بینابین این دو نیست . شکی نیست که همه ی قران زبان واحد دارد ، یا زبان بیداری است یا زبان خواب و نه غیر این دو است و نه آمیزه ای از این دو "
 
صریحا می گوید نه غیر این دو و نه آمیزه ای از این دو ، ما سوال می پرسیم از آقای سروش ، شما میگویید آن جا هایی که تصویر سازی از قیامت و جن و.. هست اینگونه است ، پس آیات احکام چی ؟ آیاتی که خداوند می گوید رکوع کنید و نماز بخوانید ؟  آیا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم اینها را در خواب دید و گفت نماز بخوانید ؟ اگر اینگونه میگویید ، اشکالاتی دارد که در ادامه بیان خواهم کرد .
 
آقای سروش می گوید : " دلایل داخلی اینکه قران از طرف خدا نیست کلماتش :
 
1: چون در بعضی از آیات سخنگو خدا نیست مثل سوره حمد .
 
که پاسخش را قبلا عرض کردیم.
ادعای دکتر سروش : چون قرآن مسائلی را (مثل قیامت) به زمان حال تصویر می کشد که هنوز محقق نشده پس رویا است !
 
2: چون در بعضی جاها مسائلی را می گوید که هنوز محقق نشده، پس خواب است .
 
مثلا میگوید چون قیامت هنوز بر پا نشده است ،" اما کسی چون صدرالدین شیرازی که گویی بویی از روایت گری محمد برده است در تفسیر سوره واقعه صریحا می نویسد " إذا وقعت الواقعة ( سوره مبارکه واقعه ، آیه 1 ) " یعنی واقعه قیامت واقعا رخ داده است . نه اینکه چون مضارع محقق الوقوع است به صیغه ماضی اداء شده ، گرچه هنوز نیامده است . "
 
صدرالدین شیرازی میگوید این برای خدا و برای کسی که این مجرد از عالم است ، دارد می بیند ، نه اینکه خواب باشد .
پاسخ : اینکه برای ما محقق نشده است ، دلیل نمی‌شود که برای خدا محقق نشده باشد !
 
شما میگویید این خواب است ولی ما می گوییم حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم دقیقا دارد این وقایع را می بیند. کدامش را شما میخواهید مطرح بکنید ؟ یعنی حرف آقای صدرالدین شیرازی ربطی به سخن شما ندارد ، بر فرض گفتیم حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم الان ببیند ، آیا اینکه حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم الان ببیند ربطی به این دارد که آیات را حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم گفته است ؟ مگر خدا الان نمی بیند ؟ مگر خدا الان شاهد نیست ؟ چرا شما پیشفرض را اینگونه می گیرید که چون حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم هم می بیند پس حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم گفته است  و نه خدا ! که این مغالطه آقای سروش است .
اشکال سروش : مفسران سنی معراج را تجربه روحانی می دانند ! پس وحی رویا است!
 
3: غالب مفسرانی که سنی هستند گفتند معراج تجربه معنوی و رویایی نبوی و عروج روحانی است و نه پرواز جسمانی
پاسخ : این نظر اهل سنت است، نه شیعه ؛ بر عکس ، آیات معراج صریحا خلاف رویا بودن وحی را مطرح می‌کنند !
 
خب این نظر عده ای از اهل سنت است و ما شیعیان قبول نداریم. ثانیا در همان آیات معراج دقیقا خلاف حرف شما آمده است ، دقت بکنید به این آیات در سوره مبارکه نجم خداوند متعال می فرمایند حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم به معراج رفتند : " ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی (8) فَکَانَ قَابَ قَوسَینِ أَو أَدنَی (9) " آقای سروش میگوید تمامی اینها تصویر سازی و وحی و خواب است. درحالی که در ادامه سوره آمده است  " فَأَوحَی إِلَی عَبدِهِ مَا أَوحَی (10) " یعنی وقتی حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم به معراج رفت تازه وحی شروع شد . نمی گوید این وحی است تو الان داری خواب می بینی که رفته ای به معراج بلکه می گوید حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم اول رفت به معراج یعنی در خواب نبود ، حتی بر فرض حرف شما که وحی را خواب میدانید ،آیه می گوید بعد از رفتن و رسیدن به معراج تازه وحی شروع شد. تازه صحبت ها و به قول شما خواب شروع شد ، یعنی تا آن موقع حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم در خواب نبوده است .
اشکال سروش : چون ما خیلی از آیات را متوجه نمی‌شویم ، پس لابد رویا است!
 
4. " چون ما خیلی از آیات را نمی فهمیم پس اینها قطعا خواب است ، مثلا اینکه چطور شیاطین را خداوند با شهاب می زند ! ، یا حمل عرش توسط هشت ملک این خواب است "
پاسخ : لازم نیست ما هر آیه ای را متوجه شویم ؛ چون بسیاری از آیات اشاره به حقیقت عالم معنی دارد ! که برای ما مکشوف نیست!
 
آیا حتما باید برداشت از این آیه ها در عالم ظاهر باشد ؟ آیا نمی شود منظور این آیه ها در عالم معنا باشد ؟
اشکال سروش : چون پیامبر راجع به غیب صحبت می‌کند پس احتمالا رویا است!!!
 
5: "چون پیامبر عالم غیب را به تصویر می کشد رویا نبودنش بعید است "
 
این چه استدلال علمی است ؟!
اشکال سروش : متن تصویر کشیده شده توسط قرآن رویایی است !
 
6: متن مقدس قران را از دو سر می توان خواند ، یکی از سر غیب و دیگری از سر شهادت وقتی سخن از نادیده هاست ، بیان قران چنان تصویری و هنری میشود که رویایی ندانستنش دشوار است !
پاسخ : این مغالطه لفظی ناشی از شباهات دو کلمه رویا و رویایی است ! برای
این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۵/۰۳/۲۱ - ۰۲:۱۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)