ورود به سایت
اعضای انجمن(447) شعری تکان دهنده درباره امام زمان حضرت مهدی عدالت و لطف خدا پیامبر اکرم : توبه زیباست ولی در جوانی زیباتر قدرت بدنی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم ارتباط با مدیریت انجمن مذهبی
جستجوی انجمن
آنتی تزویر (mohammad-g )    

گندم ری

منبع : کانال قلم رو
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۷/۲۲ ساعت 11:31 بازدید کل: 349 بازدید امروز: 346
 
 "گندم ری" در تاریخ اسلام جایگاهی عبرتمند و درس آموز دارد. چنان با حافظه تاریخی و احساس اجتماعی گره خورده که در فرهنگ ضرب المثلهایمان راه یافته و خوش نشسته است.
  عمر بن سعد بن ابی وقاص با چهار هزار مرد جنگی آماده حرکت بود تا به دیلمان برود و سرکشان شورشگر  را سرکوب کند . پدرش جنگاور بود و در فتوحات فراوانی نقش داشت. در اولین جنگ اسلام ، یعنی جنگ بدر اولین تیر را همو انداخت. پسرش عمر بن سعد هم جنگاوری و فرماندهی را نخست از پدر آموخت. در آغاز هفتمین دهه قمری سپاه خود را گرد آورد و آماده حرکت شد که عبیدالله بن زیاد قضیهء دیلمان را پیش کشید.  دیلمانیان که ولایتشان از ری شروع میشد وتاساحل دریا می رسید ، بنی امیه را ذله و برآشفته کرده بودند. نه خراج میدادند و نه برای والیان اموی احترامی قائل بودند. در فرهنگ آل امیه این یعنی سرکشی.
 این را هم بیفزایم که دیلمیان به امیر المومنین علی _علیه السلام_ هم مهر می ورزیدند و از آل سقیفه بیزاری می جستند. این در حالی است که تمام ولایاتِ تحتِ امر امویان ملزم بودند که سر منبرها آن حضرت را لعن و سب کنند و حتی  هر که اسمش علی بود محکوم به مرگ بود.بگذریم.
 ابن سعد داشت به سوی ری حرکت میکرد که والی تام الاختبار ، عبیدالله ابن مرجانه ، دبه در آورد و گفت قبل از رفتن به ری و خوردن نان برشتهء گندم ، به کربلا برو و حسین ابن علی را یا به بیعت وادار کن یا با او بجنگ ...
رویاهای ابن سعد به هم ریخت. پدرش سردار جنگی قادسیه بود و مدائن تیول او. از همه چیز محروم میشد اگر نمی رفت. 
    با همان چهار هزار مرد جنگی اش به کربلا رفت و در برابر نوه پیامبر و بازمانده آیات تطهیر ومباهله صف آراست.. 
  در کربلا حضرت سید الشهدا _علیه السلام_ جداگانه و در خلوت ،او را نصیحت کرد، اما او از خانه و باغ خود نگران بود ، زیرا عبیدالله خانه را ویران و باغ را تصرف می کرد. حضرت به او وعده داد که خانه و باغهای بهتری  خواهد داد. آخرسر آرزوی پلیدش را افشا کرد و ولایت ری را گفت. گفت که نان گندم ری وسوسه اش کرده بود. حضرت هم به او فرمود که "گندم ری را نخواهی خورد"
 
همه میدانیم که  پسر سعد در کربلا چه کرد و چه جنایاتی به نام پلید خود ثبت کرد. بعد از کربلا عبیدالله ناکامش گذاشت و با وقتکشی و وعده های واهی سفر ری را برایش برآشفت 
چند سال بعد برادر زنش ،جناب مختار ، او را کشت. 
  خب ،گندم ری چه شد؟ گندمی که سرداران حسرتش را میخوردند و بهترین نوع گندم بود ،چه شد؟
 
   اکنون اعجاز را ببینید:
همین گندم ، که آرزوی دیرینه ابن سعدبود، به خود سیدالشهدا _علیه السلام_ رسید. بله ،به خود آن حضرت رسید. و اما اصل قضیه: در گذر زمان خاندان قاجار این زمینهای وسیع گندم ری را مالک شدند. زمینهایی که میگویند بهترین گندم خاورمیانه را تولید میکردند. فتحعلی شاه ، در آخر عمر خود آن زمینهای حاصلخیز را به دختر خود بخشید و آن دختر که به گمانم نامش مهدعلیاست، تمام زمینها را وقف اقامه عزاداری و روضه خوانی امام حسین _علیه السلام_ کرد.
الان در جنوب تهران و شهرری  کنار روستای پلائین (=پلِ آئین) چسبیده به بهشت زهرا تا حاشیه اتوبان، گندمزارها را میتوانید ببینید. عایدی آنها یکسره خرج روضه خوانی میشود ؛ خرج شما عزاداران حسینی ...! یعنی نه تنها عمر ابن سعد گندم خوشگوار ری را نخورد بلکه به عکس، صرف امام حسین شد..
  
شرح قصه را سالهای پیش به دقت از متولی آن زمینها و امازادهء آنجا، حجت الاسلام غضنفری شنیده بودم . با گذر سالها از حافظهء ضعیفم بیش از این انتظار ندارم...
 
 
    الا ،صلی الله علی الباکین علی الحسین..
 
 به قلم استاد خنیفرزاده
این مطلب توسط میثم عظیمی. بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۵/۰۷/۲۲ - ۱۱:۳۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)