ورود به سایت
رتبه کلی: 9


درباره من
جمال نقش (naghsh )    

کهربا

منبع : هوشنگ ابتهاج
درج شده در تاریخ ۹۰/۰۸/۱۹ ساعت 07:19 بازدید کل: 1301 بازدید امروز: 541
 



من نه خود می روم او مرا می کشد

کاهِ سرگشته را کهربا می کشد


چون گریبان زچنگش رها میکنم

دامنم را به قهر از قفا می کشد


دست و پا میزنم می رباید سرم

سر رها میکنم دست و پا می کشد


گفتم: این عشق اگر واگذارد مرا

گفت: اگر واگذارم وفا می کشد


گفتم : این گوش تو خفته زیر زبان

حرف نا گفته را از خفا می کشد


گفت : از آن پیش تر این مشام نهان

بوی اندیشه را در هوا می کشد


لذّت نان شدن زیر دندان او

گندمم را سوی آسیاب می کشد


سایه او شدم چون گریزم از او

در پیش میروم تا کجا می کشد




کیست که ازدوچشم من درتو نگاه می کند

آیینه دل مرا همدم آه می کند


شاهدسرمدی تویی این دل سالخورده من

عشق هزار ساله را برتو گواه می کند


ای مه و مهر و روز و شب آیینه دارحسن تو

حسن جمال خویش را در تو نگاه می کند


دل به امید مرهمی کزتو به خسته ای رسد

ناله به کوه می برد شکوه به ماه می کند


باد خوشی که می وزد از سرموج باده ات

کوه گران غصه را چون پر کاه می کند


آنکه به رسم کج روان سرزخط تو می کشد

هررقمی که می زند نامه سیاه می کند


مایه عیش وخوش دلی درغم اوست سایه جان

آنکه غمش نمی خورد عمر تباه می کند

اشعار: هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)

            

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۵/۰۷/۱۲ - ۰۶:۳۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)