ورود به سایت
رتبه کلی: 9


درباره من
جمال نقش (naghsh )    

راهزن

منبع : هوشنگ ابتهاج
درج شده در تاریخ ۹۱/۱۰/۰۹ ساعت 14:11 بازدید کل: 947 بازدید امروز: 449
 


همه آفاق گرفته ست صدای سخنم

تو ازین طرف نبندی که ببندی دهنم


راست در قصد سر و چشم کج اندازان

نه عجب گر بهراسند ز تیغ سخنم


آستینی نگرفتم که ببوسم دستی

بوسه گر دست دهد بر قدم دوست زنم


باش تا یوسفم از چاه بر آید بر گاه

کاورد روشنی دیده از آن پیرهنم


نتوان عشق فرزانه به افسانه فریفت

من به هیچ آیه و افسون دل ازو برنکنم


نه چراغی ست دل من که به بادی میرد

دم به دم تازه شود آتش عشق کهنم


برس ای موکب نوروز خوش آوازه که باز

زحمت زاغ زمستان ببری از چمنم

 

سایه! شعرم به دل دوست نشسته ست و خوش است

کاروان برده به منزل، چه غم از راهزنم

هوشنگ ابتهاج (سایه)

دکلمه : مهران مقدم

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۶/۱۳ - ۱۹:۰۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)