ورود به سایت
رتبه کلی: 72


درباره من
آدم به سگ دو لقمه نون بده اون سگ تا عمر داره حرمت نگه میداره
alone girl (radin69 )    

نه عاقدی در کار بود نه خطبه ای نه کاغذی امضا کردیم نه قراردادی ولی

درج شده در تاریخ ۹۶/۰۵/۱۰ ساعت 14:07 بازدید کل: 307 بازدید امروز: 303
 

.........

رابطه با تمام شیرینی اش
 
سراسر محدودیت است
 
کسی که وارد رابطه میشود در اصل وارد یک
 
زندان شده است!
 
وارد یک انفرادی که روی در و دیوارهایش پر از
 
دوستت دارم به زبان ها
 
و رفتارهای مختلف است
 
عاشقانه هایی با طعم دلبرانه ی
 
 
دونفره، که قبل از این آدم های معمولی
 
زندگی تان
 
 نثارتان نمیکردند،
 
اما این عاشقانه ها تاوان دارد
 
تاوانی از جنس محدودیت
 
از جنس اولویت
 
که هیچ بهانه ای نباید
 
جای اولویت فرد اول زندگی تان را بگیرد
 
که اگر گرفت
 
که اگر خوشی های گذرای
 
زندگی تان را ترجیح دادید
 
ناگزیر از انفرادی آزاد میشوید و انتقال داده
 
میشوید به بند عمومی!
 
هر چند شاید رابطه تان پابرجا بماند
 
اما دیگر کیفیت قبل را نخواهد داشت.
 
البته که هیچ نیرویی نمیتواند
 
 
انسان را محدود کند
 
اما انسان، خود تصمیم میگیرد
 
در انفرادی باشد و ریاضتِ شیرین عشق را به
 
جان بخرد یا در بند عمومی سرگرم آدم هایی که
 
می آیند و چندی بعد میروند.
 
حال شما بگویید
 
تنهایی واقعی از آن چه کسی ست؟
 
آزادی و شلوغیِ کاذبِ بند عمومی
 
یا اسارتِ شیرین بند انفرادی؟
 
.......
 
 
فـکر کردن به تـو
 
مُسکنـی ست درد آور ..
 
آرام میکند
 
منِ از هم پاشیـده را ...
 
و داغ میگذارد بر دلـم
 
تا بفهماند ندارمت !
 
تا بگوید خیالت
 
از خودت نزدیک تر اسـت !
 
تا فخـر بفروشد..
 
و بگوید چقدر فقـیرم ...
 
اما روزی میرسـد
 
که خاکـ میکنـم تمامت را ...
 
و این است
 
پایانِ
 
شاعـرانه ی
 
یک
 
دوسـت داشتنِ
 
اشـتباه ...
 
گاهی آدم ها
 
اشتباه عاشقی میکننـد ...
 
.........
 
"ماندن"!
 
    ماندن اما بهانه میخواهد،
 
  دستی گرم، نگاهی مهربان، دروغهای دوست
 
داشتنی، یک فنجان چای، بوی عود،
 
  یک اهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شیرین...
 
  وقتی بخواهی بمانی، حتی اگر چمدانت پراز
 
دلخوری باشد خالی اش میکنی و باز
 
  میمانی... میمانی و وقتی بخواهی بمانی، نم
 
باران را رگبار می بینی و بهانه اش
 
    میکنی برای نرفتنت!
 
    آری،
 
    آمدن دلیل می خواهد
 
    ماندن بهانه
 
    و رفتن، هیچکدام... !
 
.......
 
نه عاقدی در کار بود
 
نه خطبه ای
 
نه کاغذی امضا کردیم
 
نه قراردادی
 
ولی
 
چه تعهد شیرینی
 
دسـتهایش
 
مرابه تمام آدم های سرزمینم
 
حرام کرد
 
.........
 
  
 
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۶/۰۵/۱۰ - ۱۴:۰۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)