ورود به سایت
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
لاهوتیان (whoop )    

بیداریِ دل ، درد دارد

منبع : مجتبی سلطانیان
درج شده در تاریخ ۹۷/۰۲/۱۷ ساعت 17:03 بازدید کل: 251 بازدید امروز: 248
 

حرف دلم

 

دوباره چند روزی ست که دستم به قلم نمی رود تا حجم سکوتم را با نوای قلم پر کنم...

   این روزها تمام لحظات پر از سکوتم را نگاه های خسته ام پر میکند ؛

نگاهی که مثل چشمان خسته ی یک  " مادر " در پس سال های تنهایی

چشم انتظار آمدن عزیزش است !

  ذهنم پر است از کلماتی مبهم که سکوتی را در گلویم فریاد می زنند...

  من... ابتدای جاده ای ایستاده ام.شاید بدون انتها...شاید نه.نمی دانم!

فقط می دانم ابتدای جاده ای ایستاده ام.

  دوست دارم آغاز کنم راهی نرفته را.حرفی نگفته به بغض گره خورده را....

دلم عجیب هوای نوشتن کرده است.

 ذهنی خسته که قلم به دست می گیرد و نمی داند چه طور و از کجا بنویسد.فقط اشتیاق دارد.

  اشتیاق صدای زیبای قلم وقتی بر تن کاغذ فرود می آید و کاغذ که آغوش گشوده است...

  برای قلم. چه مهربانانه!...

  چه قدر حرف زدن برایم سخت می شود وقتی لبریز ابهامم. تاریک.... خاموش....

 همیشه تاریکی با خاموشی ست. پس حق می دهم به کلمات خاموش پر از ابهامم.

  شاید دیگران نفهمند دلیل این ابهام را.نفهمند و سرزنش کنند و حتی به تمسخر بگیرند.

  ولی من درد کلماتم را می فهمم.دردی که فریاد نه....آه می کشد.خسته آه می کشد.

   چه طور می توان آه را نوشت؟! حتی فریاد را هم نمی توان.

تمام ِ حرف هایم تمام می شوند وقتی صحبتم با تو آغاز می شود ...!

 
 به زخم که برسد ،

سکوت می شود

زخم که عمیق شود ،

بیداریِ دل ، درد دارد !

من

دراین بغض های هر لحظه

دراین دلتنگی های مدام

دراین آشفتگی های دقایقم

دارم

سکوت

می شوم...

 

این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۷/۰۲/۱۷ - ۱۷:۲۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها: عشق 785 سکوت 41

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)